سفارش تبلیغ
صبا ویژن

همینجوری

من چقده نبودم!!!

    نظر

سلام

من حدود 3؛4 ماه نبودم.

وا؟!

این منم؟

رمینایی که پلاس نت و وب و روم بوده 4 ماه نرفته نت؟

آخی!

قربون خودم برم.چقده آدم شدم!

بی.اف می.اف و این جور مسخره بازیا و بچه بازیا رو کنار گذاشتم؟؟؟

البته انگیزشو یه نفر بهم داد که قربونش برم.دشمن خونیم بود و حالا شده سپر بلاهام.(البته اگه بی.اف حسابش نکنم!)

خب دیگه..بازم میام

فعلا


شعری از............!(نمیدونم شاعرش کیه)

    نظر

آفتاب میشود

نگاه کن که غم درون دیده ام،

چگونه قطره قطره آب میشود

چگونه سایه ی سیاه سر کشم ،

اسیر دست آفتاب میشود

نگاه کن

تمام هستی ام خراب میشود

شراره ای مرا به کام میکشد

مرا به اوج میبرد

مرا به دام میکشد

نگاه کن

تمام آسمان من

پر از شهاب میشود

تو آمدی ز دورها و دورها

ز سرزمین عطر ها و نور ها

نشانده ای مرا کنون به زورقی

ز آج ها ، ز ابر ها ، بلور ها

مرا ببر ! امید دل نواز من

ببر به شهر شعر ها و شور ها

به راه پر ستاره میکشانی ام

فرا تر از ستاره می نشانی ام

نگاه کن

من از ستاره سوختم

لبالب از ستارگان تب شدم

چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل ،

ستاره چین برکه های شب شدم

چه دور بود پیش از این زمین ما

به این کبود غرفه های آسمان

کنون به گوشه من دوباره میرسد

صدای تو

... صدای بال برفی فرشتگان

نگاه کن که من کجا رسیده ام

به کهکشان ! به بیکران ! به جاودان!

کنون که آمدیم تا به اوج ها،

مرا بشوی با شراب موج ها

مرا بپیچ در حریر بوسه ات

مر بخواه در شبان دیر پا

مرا دگر رها مکن

مرا از این ستاره ها جدا مکن

نگاه کن که موم شب به راه ما ،

چگونه قطره قطره آب میشود

صراحی سیاه دیدگان من ،

به لای لای گرم تو

لبالب از شراب خواب میشود

به روی گاهواره های شعر من ،

... نگاه کن

تو می دمی و آفتاب میشود

تقدیم به عشقم که هیچوقت نفهمید عاشقشم...!


نشانه های عاشق شدن

نشانه 1
شما به آینده ای فکر میکنید که او نیز جزئی از آن است در ذهنتان با او آینده ای نامحدود دارید. این آینده فقط محدود به آخر این هفته نیمشود بلکه سالیان سال ادامه خواهد یافت. وقتی برای سفر بعدی خود برنامه ریزی میکنید، به این فکر میکنید که برای ماه عسل با او خواهید بود. هنگامیکه برای سه ماه بعد به یک جشن عروسی دعوت میشود، با اینکه سه ماه مانده، از اکنون از او می خواهید که همراه شما در آن مراسم شرکت کند.

نشانه 2
اولویتهای دیگر، عقب نشینی میکنند شما عادت کردید ظهر ها به باشگاه ورزشی برویـد، امـا اگـر او بـرای نـهار وقـت داشـت، ترجیح میدهید با هم به رستوران بروید. شما دیـگر مـانند گذشته آن آدم سخت کوشی نیستید که کارهای ناتمام خود را آخر هـفـتـه ها با خودش بـه خـانه مـی آورد تـا آنـها را انجام دهد بجایش ترجیح میدهید آخر هفته خود را با او بگذرانید.

لیست کارهای روزانه که همیشه اصرار در انجام دادن آنها داشتید، اکنون به علت با او بودن دیگر رونقی ندارد و توجهی به آن نمی شود.

نشانه 3
مطابق با میل او رفتار میکنید سعی می نماییـد با اینکه برخی از کارها مثل رفتن به کتابخانه یا نمایـشگاه برای شما خوشایند نـیسـت، ولـی بـخاطـر خـواسـتـه او بدون جبهه گیری و مخالـفـت به انجام آنها میپردازید. متوجه خواهید شـد که خـود را با امیال و برنـامه های او وفــق داده و در موارد گوناگون همراهیش می کنید.

نشانه 4
عاشق وقت گذراندن با او هستید این مسئله ای واضح ولی در عین حال با اهمیت است. شما به دنبال دیــدن او هستید و مهم نیست که هر دوی شما چه کار خواهید کرد. اخیرا" قـدم زدن بـا او، زیـبا ترین راه گذراندن یک بعد از ظهر است. به علاوه وقتی که از او دورید، آرزو می کنید که پیش شما بود.

نشانه 5
افراد دیگر، زیاد به چشمتان نمی آیند با اینکه ممکن است نتوانید از براندازکردن یک زن (یا مرد) زیبا که از کنار شما رد میشود صرفه نظر کنید، هنگامیکه عاشق باشید، دیگر رادار شما برای رد یابی دیگران خوب کار نکرده و بقیه در مقایسه با فرد مورد علاقه شما جالب نخواهند بود. به علاوه مانند قبل تمایلی به گپ زدن با جنس مخالف نخواهید داشت.

به تدریج احساس خواهید کرد که او تنها فرد مورد توجه شما در یک جمع است و کسی است که به دنبالش بوده اید.

نشانه 6
ارتباط تنگاتنگی با او دارید شما نمی توانید عاشق کسی باشید که با او هیچ تناسخی نداشته باشید. اگر شمـا و او در یک طول موج قرار داشته، و عقاید مشابهی دارید،این یک نشانه محکم محسوب میگردد. هم فکر بودن در مسائل گوناگون، گرفتن تصمیمات مشابه و یکسان حاکی از آن است که میتوانید عاشق او باشید.

نشانه 7
شخصیت و خصوصیاتش برای شما فریبنده و دلربا است حرکات او هنگام غذا خوردن، قدم زدن، صحبت کردن و همچنین عادتهایش در انجام کارهابرای شما شادمانی فراوانی به دنبال خواهد داشت.

او چیزهایی می گوید که باعث تمایزش با دیگران می شود، و شما این را دوست دارید. علتش را نمی دانید ولـی دانـسـتـنـش نـیـز بـرایـتان اهـمیتی ندارد. شما او را به همین صورتی که هست دوست دارید.

نشانه 8
برای او اهمیت قائلید اگر عاشق کسی باشید، دوست دارید هـمـه چـیز درمورد او بدانید: اینکه او کیست؟ به چی فکر میکند و چه چیز او را می خنداند. به او و احساساتش واقعا" اهمیت میدهید.

اگر بفردی علاقه حقیقی داشته باشید،اگر او روز بدی داشته باشد و یا بخاطرموضوعی ناراحت باشد، شما نیز غمگین و پریشان میشوید.

نشانه 9
نمی توانید به او فکر نکنید فکر شما سـراسـر از یـاد و انـدیـشـه او اسـت. بـی دلیـل به فـکر شـما مـی آید و از خود میپرسید که آیا به اندازه نصف اندازه ای که به او فکر میکنید، او به شما فکر میکند؟ در شگفتید که در ذهن او چه میگذرد یا حتی فکر تماس گرفتن با او به سرتان میزند ( اما بدلیل ترس از نپذیرفتن او از این کار خودداری میکنید.)

اما وضعیت وخیم تر می شود. با دوسـتان خـود بیرون میروید و به چیزی در ویترین مغازه نگاه می کنید و به این می اندیشیـد که او تـا چه اندازه به آن شیء بخصوص علاقه مند است .

اگر او آخرین چیزی است که پیش از خواب به فکر شما می آید و اولیـن چیـزی اسـت که بعد از بیدار شدن به ذهن شـما خطور می کند - و حتی چندین بار رویای او را دیده اید، دیگر لازم نیست ادامه این مقاله را بخوانید تا بفهمید عاشق شده اید یا نه ( البته برای اطمینان بیشتر ادامه دهید.)

نشانه 10
نامزد یا همسر قبلی خود را فراموش کرده اید معمولا" بعد از برهم خوردن یک رابطه تا زمانی طولانی طرفین به یکدیگر فکر می کنند و اغلب به این می اندیشند که آیا راه درستی را انتخاب نموده اند یا خیر. بسته به مدت زمان با هم بودن این شک و تردیدها بیشتر نمایان میشوند.

از زمانی که او را دیده اید، دیگر فکر برگشت به نامزد پیشین خود را به سر راه نمیدهید و تمایلی به برقراری رابطه مـجدد نـدارید. فکر کنید، نامزد قبلی شما دیگر مانند گذشته برایتان جالب نیست.
منبع: مردمان


داستان عاشقانه

    نظر
پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم
تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نیاز فوری به قلب داشت..از پسر خبری نبود..دختر با خودش میگفت :میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی..ولی این بود اون حرفات..حتی برای دیدنم هم نیومدی…شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم.. آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید…

چشمانش را باز کرد..دکتر بالای سرش بود.به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟دکتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.شما باید استراحت کنید..درضمن این نامه برای شماست..!
دختر نامه رو برداشت.اثری از اسم روی پاکت دیده نمیشد. بازش کرد و درون آن چنین نوشته شده بود:

سلام عزیزم.الان که این نامه رو میخونی من درقلب تو زنده ام.از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم چون میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری که قلبمو بهت بدم..پس نیومدم تا بتونم این کارو انجام بدم..امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه.(عاشقتم تا بینهایت)

دختر نمیتوانست باور کند..اون این کارو کرده بود..اون قلبشو به دختر داده بود..
آرام اسم پسر را صدا کرد و قطره های اشک روی صورتش جاری شد..و به خودش گفت چرا هیچوقت حرفاشو باور نکردم…


پشیمونم که عاشقت شدم

احساس میکنم فرزاد زیاد ارزش نداره و من بی خودی دارم خودمو واسش جر میدم.اون آدم خیلی کثیفیه.منم دیگه اونجوری مثل قبل دوسش ندارم...دوسش دارم ولی خیلی خیلی کمتر از قبلا...

بیخیالش...ولی هر کاری میکنم نمیتونم شایانو از ذهنم خارج کنم...اون یه چیز دیگه ست...جلف نیست مثل فرزاد.یعنی ارزش عشقو داره.دوست ندارم دیگه هیچوقت فراموشش کنم با اینکه میدونم اون دیگه از خیانتای من خسته شده و دیگه حاضر به برگشت نیست...منم مطمئن نیستم اگه برگرده میتونم بهش خیانت نکنم یا نه...دیگه داره کم کم از خودم حالم به هم میخوره...باید برای عشق و عاشقی به فکر کس دیگه ای باشم...ولی کی هست که میتونه جای خالی اون دو تارو واسم پر کنه؟؟؟